رودخانه واژگون و آب جاودان
به گزارش مجله سفرنامه پاریس، به گزارش خبرنگار خبرنگاران (ایبنا)، مجموعه دو جلدی رودخانه واژگون نوشته ژان کلودمورلوا با نام های رودخانه واژگون 1؛ تومِک با ترجمه نوید اعطارشرقی و رودخانه واژگون 2؛ هانا با ترجمه زهره ناطقی از سوی انتشارات محراب قلم روانه بازار نشر شدند.
ژان کلود مورلوا پس از فراگیری زبان آلمانی در پی پیشه مورد علاقه خود، تئاتر، رفت. او نخست به بازیگری در نمایش های کمدی و سپس به ساخت فیلم روی آورد و انتها در زمینه کارگردانی به فعالیت پرداخت و در حال حاضر مدتی است که وقت خود را به نوشتن کتاب برای نوجوانان، رمان برای بزرگسالان و ترجمه آثار نویسندگان دیگر می گذراند.
رودخانه واژگون 1؛ تومک
داستان کتاب رودخانه واژگون 1؛ تومِک در زمانی اتفاق می افتد که نه اتومبیلی وجود دارد و نه تلویزیونی. تومِک، پسرک 13 ساله ای است که تنها خواروبارفروشی دهکده را دارد. در مغازه تومِک همه چیز پیدا می گردد و مردم دهکده از خواروبارفروشی تومک خرید می نمایند.
روزی دختری هم سن وسال تومک وارد مغازه می گردد، او یک آبنبات عصایی ساده می خرد و از تومک می پرسد که آیا در مغازه اش آب رودخانه کجار پیدا می گردد؟ تومک چنین رودخانه ای را نمی شناسد. دختر شرح می دهد هر کس از آب این رودخانه بنوشد، هرگز نمی میرد و او به آب این رودخانه نیاز دارد و حتما آن را پیدا می نماید و سپس از مغازه بیرون می رود؛ اما تومک دیگر چیزی نمی شنود، او عاشق دختر ناشناس شده است.
تومک پیش دوستش، ایشام، می رود. ایشام کاتب دهکده است. تومک درباره رودخانه کجار از او می پرسد. ایشام برایش شرح می دهد که سرچشمه این رودخانه از اقیانوس است، یعنی به جای اینکه به اقیانوس بریزد، از آن خارج می گردد. در ابتدا رودخانه ای پهن است. این رودخانه صدها کیلومتر در دل سرزمین های زیادی جریان پیدا می نماید در حالی که دائماً باریک و باریک تر می گردد. رودخانه انتها به پای کوهی به نام کوه مقدس می رسد، از کوه بالا می رود و در نهایت وقتی به بالای کوه می رسد، تنها به میزان گودی یک سنگ آب دارد. خلوص این آب باورنکردنی است و این آب جادویی از مرگ جلوگیری می نماید.
تومک برای پیدا کردن دختر ناشناس، تصمیم می گیرد رودخانه کجار را پیدا کند، پس راهی سفری پرماجرا می گردد. او ابتدا باید از جنگلِ فراموشی گذر کند. جایی که به محض ورود، همه او را فراموش می نمایند. بعد از جنگل فراموشی، تومک باید از دهکده عطرسازان، جزیره موهوم، پرتگاه ساحلی و رودخانه هم عبور کند تا به کوه مقدس برسد.
آیا تومک پیروز می گردد تا در فراسوی جهان، جایی که آن رودخانه افسانه ای در جهت مخالف در جریان است، دختر ناشناس را دوباره دیدار کند؟
رودخانه واژگون 1؛ تومک داستان عاشقانه ای است که پسرک را از خواروبارفروشی کوچکش در دهکده، راهی سفری پرماجرا و پرخطر می نماید. تومک در پی یافتن دخترک و دخترک در پی یافتن آب جادویی به سمت رودخانه کجار حرکت می نمایند.
انتشارات محراب قلم کتاب رودخانه واژگون 1؛ تومک نوشته ژان کلودمورلوا با ترجمه نوید اعطارشرقی در 183 صفحه و به قیمت 40هزار تومان عرضه نموده است.
رودخانه واژگون 2؛ هانا
رودخانه واژگون 2؛ هانا داستان دختری 12-11 ساله است که در جست وجوی آب رودخانه کَجار راهی سفری طولانی و پرماجرا می گردد. هانا در روز تولد شش سالگی اش مرغ عشقی از پدرش هدیه می گیرد. مرغ عشق هانا، یک پرنده معمولی نیست، شاهزاده خانمی است که هزاران سال پیش جادوگری او را تبدیل به پرنده نموده است. پدر هانا تمام دارایی اش را برای خرید این مرغ عشق از دست داده بود. حالا بعد مرگ پدر، تنها یادگاری پدر برای هانا، همین مرغ عشق است.
هانا برای زنده نگه داشتن مرغ عشق، در پی آب رودخانه کجار می رود. آب این رودخانه از مرگ جلوگیری می نماید. هانا در جست وجوی آب رودخانه کجار، رهسپار سفری طولانی می گردد.
در ابتدا با پادو گرگوئر، پسرک 16 ساله و اوریم، پیرمرد 100 ساله همسفر می گردد. آنها از جاده پر پیچ وخم آسمان می گذرند و در شهر بن بئیتن از هم جدا می شوند. هانا بعد از جدا شدن از گرگوئر و اوریم، به تنهایی در بیابان به سمت جنوب به راه می افتد. سیزده روز در سکوت در بیابان راه می پیماید تا به دهکده ای می رسد که در آنجا با تومک آشنا می گردد.
در ادامه سفر، زمانی که تومک در پی هانا در جست وجوی رودخانه کجار به راه افتاده بود، هانا ماجراهای حیرت آوری را از سر می گذراند. حالا پس از تمام شدن سفر، زمان آن است که هانا ماجراهای سفرش را برای تومک تعریف کند.
رودخانه واژگون 2؛ هانا ، جلد دوم کتاب رودخانه واژگون 1؛ تومک است که این بار داستان سفر را از زبان هانا بازگو می نماید.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
گاری که عطرساز کوچکی به نام هلیگُم آن را راهنمایی می کرد، درست در مسیر ساحلی پیش می رفت. من عقب گاری نشسته بودم و حرف های قصه گو را درباره رودخانه کجار به خاطر می آوردم. او می گفت این رودخانه روی شنزار و آن سوی آب ها واقع شده است.
شنزار ... از آن گذشته بودم.
آب ... آن را از دور می دیدم که زیر نور خورشید پاییزی می درخشید، در حالی که زمزمه آرام امواج به گوش می رسید.
اقیانوس ... تمام این مدت، لحظه شماری نموده بودم تا به آن برسم. از خودم می پرسیدم: حالا چگونه می توانم از وسط آن عبور کنم؟ واگر به آن سوی اقیانوس برسم، چه خطرهایی در انتظار من است؟ بگذریم که بالاخره بای دبرگردم ...
غرق افکار خود بودم که ناگهان چشممان به بام های سنگی بندر افتاد.
انتشارات محراب قلم کتاب رودخانه واژگون 2؛ هانا نوشته ژان کلودمورلوا با ترجمه زهره ناطقی در 162 صفحه و به قیمت 35هزار تومان عرضه نموده است.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران