باتلاقی به نام نزول

به گزارش مجله سفرنامه پاریس، مشاوران املاک شرق تهران و نمایشگاه های ماشین در مناطق جنوب شهر با استفاده از نابسامانی مالی، برای خود بانک خصوصی طبق قوانین محلی تاسیس نموده اند.

باتلاقی به نام نزول

به گزارش ، نیمه دوم سال را با گرانی بنزین حوادث تلخ آبان ماه و کسادی چند باره بازار یکی پس از دیگری به تلخی پشت سر گذاشتیم. سفره مردم هر روز کوچک و کوچک تر شد، نگاه ها به 1399 دوخته شده بود، اما در کمال ناباوری آخرین ماه سال را به استقبال ویروس ناشناخته رفتیم، ویروس منحوس کرونا با ورودش زندگی مردم در اقصا نقاط کشور را مختل کرد؛ از تعطیلی کسب و کار تا بلاتکلیفی شدیدی که برای تک تک مان به ارمغان آورد.

برخلاف تصوری که از اسفندماه داشتیم به قرنطینه فروردین سوق پیدا کردیم، نجات جان مان از یک سو و سوی دیگر همنشینی، چون استرس که روز و شب های مان را با آن سپری کردیم. در این میان عده ای با چک های برگشتی، شیرینی سال نو را به تلخی سپری کردند و برای حفظ اعتبار حساب خود با یاری اطرافیان سعی در حل مساله داشتند؛ در مقابل عده ای برای برون رفت از شرایط فعلی اقدام به دریافت پول بهره ای کردند، با این امید که ماه دیگر بازار به حالت عادی برمی گردد و می توانند بدهی خود را با سود مورد نظر پرداخت نمایند؛ و تا امروز بهار 1400 بیش از یک سال را با کرونا سپری کردیم، تلخی ها به تندی در جریان است، اما تا همین دقیقه امید در وجودمان زنده است، امیدواریم نوار تکرار چند ساله معیشت بهتر از دیروز بچرخد. بازار سینوسی را سال هاست با مدیریت ضعیف آقایان در پس ظاهر و ژست خاص شاهد هستیم. قبل از اینکه روی جایگاه همیشگی شان تکیه بزنند، مسائل ملت را با عناوین مختلف مطرح می نمایند، اما در روز عمل شعار ها فراموش می گردد.

در باب گزارش سراغ کاسبان رفتم، عده ای از چگونگی نجات چک های شان با عناوین تجارت، مسکن و حتی تهیه دارو گفتند، در آن روز و ساعت حل مشکل شان نزول پول بود. از حرام، غیرقانونی و فردای سیاه آن اطلاع دارند، اما آنچه نباید نادیده گرفت، اجبار است، اجبار به دریافت اصل پول با سود ماهیانه است.

مجید 40 ساله می گوید: خانواده ام در شرایط مالی مناسبی نبود. برای امرار معاش و راه اندازی کسب و کار اقدام به دریافت پول نزول کردم. شما نشنیده بگیرید، اما خدا رفتگان آن فرد را بیامرزد که توانستم چند سال از پس مخارج خانواده ام بربیایم، اما چه اسکناس های کاغذی تانخورده ای را بابت سود پرداخت نکردم و خنده ای تلخ بر چهره خسته اش می نشیند.

در ادامه از شرایط حاکم بر جامعه می گوید: عده بسیاری مانند من مجبور به تهیه این نوع پول هستند. یکی نزول می دهد و دیگری می گیرد، در حالی که هر دو عمل از اساس اشتباه است. یکی از دوستانم به تازگی ازدواج نموده و به دلیل تعدیل نیرو بیکار است، با اندک سرمایه اش تصمیم به ربا گرفت که بتواند با دریافت حداقل سود، ماهیانه 2 میلیون تومان اجاره بها پرداخت کند.

مردی مسن با چهره ای شکسته و درهم آه می کشد، می گوید: خدا عمر زیاد به من ندهد، از اشتباهی که در 60 سالگی انجام دادم، کمرم شکست، من در تولیدی کفش مشغول بودم، اما با شرایطی که به وجود آوردند، ورشکست شدم. دختر جوانم تصمیم به ازدواج گرفت، برای تهیه جهیزیه به بازار رفتیم با دیدن قیمت ها، موجودی حسابم کفاف نداد. فردای آن روز به بانک رفتم با شرایطی سخت و زمانبر روبه رو شدم، چون بحث آبرویم بود با بسیاری از آشنایان برای دریافت وام صحبت کردم. در آخر شرکت خصوصی به من معرفی کردند که بعد از دریافت سند ماشین یا مسکن با سود نامشخص و طی ثبت در دفترخانه مبلغ مورد نظر را می دهند. این همان نزول با شکل و شمایلی جدید است.

بلند می گردد و دستی به ریش خود می کشد، می گوید هر روز با ذکر العفو از خدا طلب بخشش دارم، خدا شاهد است چاره ای جز این کار نداشتم. این را بدانید کسی که نزول می دهد، آخر و عاقبت خوشی در این جهان ندارد، با چشمانم دیدم آن شخص به راحتی کل پولش را از دست داده است.

پسر جوان با گوشی همراه خود سرگرم بود، سرش را بالا آورد و گفت: تا به حال شنیده ای امیدی از بین برود؟

ماشینی را به صورت اقساط خریدم تا با آن کار کنم، اما در جاده بین شهری تصادف کردم، غیر از هزینه ماشین، ملزم به پرداخت جریمه نیز بودم، تنها راهی که برایم باقی ماند، دریافت پول بهره ای بود. برای ضمانت چک به مبلغ مورد نظر، سفته سفید امضا و سند ماشین را در اختیار فرد گذاشتم و در آخر مبلغ مورد نظرم را با سود 9 درصد دریافت کردم. از او در خصوص دیرکرد پول پرسیدم، گفت: اگر 15 روز تاخیر داشته باشد، نیم درصد سود را می گیرند.

چرا برای دریافت وام به بانک مراجعه نکردی؟ بانک شرایطی سخت و بسیار زمانبر برای مردم عادی گذاشته است. متاسفانه به پول نیاز داشتم و در آن موقع بهترین راه چاره بود. اما امروز بسیار پشیمانم و امیدوارم کسی در این راه قدم نگذارد.

دیگری از برادرش گفت: ماه ها در راستا دادگاه است، نه تنها او بلکه بسیاری در دریایی از بدهی غرق شدند.

طبق شنیده ها، مشاوران املاک شرق تهران و نمایشگاه های ماشین در مناطق جنوب شهر با استفاده از نابسامانی مالی، برای خود بانک خصوصی طبق قوانین محلی تاسیس نموده اند. جلوی مغازه ماشین هایی برای فروش گذاشته شده است. اغلب مشغول بازی تخته هستند. یک به یک تحلیلگر فردای اقتصاد، سیاست کشور هستند و این گونه در نمایشگاه به ظاهر ماشین برای خود تجارت سود به راه انداخته اند.

این افراد قانون ثابتی ندارند، چک و سفته را به عنوان تضمین می پذیرند. معمولا از 3 تا 10 درصد سود می گیرند، البته همگی بستگی به مبلغ مورد نظر و شخص معرف دارد. با واریز نکردن اقساط، چک را به دست شرخر می دهند و این فرد می ماند و فردایی فراری که موظف به پرداخت بدهی است.

در ادامه دوستی در این باره گفت: در زندگی ما به دنبال چرایی دریافت و پرداخت پول بهره ای نباش، چرا به بازار خرید اقساط گوشی سر نمی زنی!

در جست وجو، با سایت های بسیاری با عنوان فروش اقساطی موبایل بدون پیش پرداخت روبه رو شدم. شرایط این گونه است که اولین قسط بعد از تحویل گوشی پرداخت و آخرین قسط با قیمت روز گوشی محاسبه می گردد.

سود پایانی به ظاهر معادل 5 درصد است اگر بار دیگر حساب کنید چندین برابر آن را پرداخت نموده اید. متاسفانه امروز این نوع درآمد چهره ای کاملا عادی به خود گرفته است.

مرتضی افقه، اقتصاددان در باب اقتصاد امروز اعم از نزول گفت : مردم درست می گویند، شرایط بانک ها سخت است.

نرخ سودی که بانک ها، وام و تسهیلات با توجه به نرخ تورم موجود می دهند عملا یک رانت محسوب می گردد، چون نرخ سود بسیار پایین تر از تورم است، به همین دلیل بانک ها مشتری را در شرایط خاص انتخاب می نمایند. متاسفانه بنای انقلاب ما حاکمیت ثروتمندان نبود، اما در حال حاضر برعکس آن را مشاهده می کنیم. وی اضافه نمود: بانک ها به طورطبیعی باید سپرده های مردم را با دریافت وثیقه بدهند، اما وثیقه ها در اختیار ثروتمندان و تامین این شرایط برای شهفرایند عادی سخت است. مردم با توجه به فشاری که متحمل می شوند، مجبورند به سمت نزول بفرایند. افراد نزول را متناسب به نرخ سود تورمی می دهند یعنی نرخ سود بدون رانت، این منطق صحیح نظام سرمایه داری است. گرچه شرایط فعلی قابل پیش بینی بود و شاید نشان از شرایط عادی باشد، زیرا ما در تحریم همه جانبه هستیم و این اوضاع را بدتر نموده است.

افقه در ادامه اشاره می نماید: سیستم سرمایه داری حاکم در کشور های اروپای غربی شکافی نابرابر است. دولت های سوسیال دموکرات بسیار کوشش کردند فقر مطلق را از بین ببرند، اما در مقابل، ما نظام سرمایه داری بسیار خشنی را انتخاب کردیم که فاصله طبقاتی را بیشتر می نماید، حال گریزی از این نیست مگر اینکه فکر دولت نسبت به اقتصاد و مردم عوض گردد.

از نقش دولت پرسیدم: وقتی دولت فکری ندارد این مردم بیچاره هستند که برای بقای خودشان راه گریزی پیدا نمایند، حتی باعث گرفتاری بیشتر هم گردد. در کشور های پیشرفته مالیات ها به عنوان مکانیسم کاهش نابرابری است، اما دولت به دلیل سوءمدیریت نمی تواند با ارایه خدمات از تعداد فقرا کم کند، بنابراین این شرایط را مشاهده می کنید.

مرتضی افقه کار عوام را بسیار منطقی می داند، زیرا گریزی از آن ندارند. در این فضا اگر بانک ها وثیقه نگیرند و حساب ها برنگردد همان مسائل چند سال قبل موسسات بانکی پیش می آید.

در کلام آخر بگویم، رانتی که بانک ها به عنوان تسهیلات می دهند فقط به ثروتمندان می رسد و فقرا، افراد کم درآمد از آن محروم هستند.

باید در کنار مردم قدم زد. در آشفته بازاری که برای شان رقم خورد چطور به سوی پول بهره ای برای خرید ماشین، طلا، ارز، تا دیروز خرید سهام و امروز بیت کوین می فرایند. هدف شان رسیدن به سودی سرشار است که بتوانند تصویر رویا های خود را به واقعیت تبدیل نمایند، اما بی شک سرابی بیش نیست.

مسوولان باید به این باور برسند که حال مردم در اقصا نقاط کشور بد است. درست یا نادرست، شرعی یا غیرشرعی به آنچه اعتقاد دارند پا به آرمان های خود می گذارند و روز را به شب و سپس فردا می رسانند. در راستای که از سوی غرب در فشاری نابرابر هستیم این انتظار از مسوولان می رود، در کنار ملت با ایده ها و برنامه هایی نو برای بهبود اوضاع کوشش نمایند، زیرا ریشه فساد در کشور از اقتصاد مریض است.

منبع:روزنامه اعتماد

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 17 اردیبهشت 1400 بروزرسانی: 17 اردیبهشت 1400 گردآورنده: parisro.ir شناسه مطلب: 1711

به "باتلاقی به نام نزول" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "باتلاقی به نام نزول"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید